روش آموزشی مونته سوری

زندگی نامه ماریا مونته سوری:
ماریا مونته سوری در ۳۱ اوت ۱۸۷۰ در چیاراوله ایتالیا به دنیا آمد. او فرزند الکساندرو مونته سوری و رنیلده استوپانی بود. به دلیل شغل پدر، خانواده مونتهسوریدرسال‌های۱۸۷۳ و ۱۸۷۵، ابتدا به فلورانس و بعد به رم نقل مکان کردندو ماریا در ۶ سالگی برای تحصیلات ابتدایی وارد یک مدرسه دولتی شد.
پدر و مادر او در رابطه با ادامه تحصیلات ماریا هم‌ عقیده نبودند اما او در سیزده سالگی باحمایت مادرش وارد مدرسه مهندسی شد. درآنزمان تحصیل دختران در رشته مهندسی  امری رایج بود. در دوران تحصیل در همین مدرسه بود که اندیشه‌های اولیه ماریا در رابطه با اینکه مدرسه چگونه نباید باشد،شکل گرفت.
پس از اتمام مدرسه در سال ۱۸۹۰ ماریا قصد ادامه تحصیل را در رشته پزشکی داشت اما با مخالفت پدرش روبروشد چرا که دانشکده‌های پزشکی در آن دوران کاملاً مردانه بود. از این رو ماریا مونتهسوری وارد دانشگاه رم شد و دو سال بعد در رشته ریاضیات،فیزیک و علوم طبیعی موفق به دریافت دیپلم شد. سپس او با سفارش پاپلئو هشتم شروع به تحصیل علوم پزشکی کرد و در تاریخ ۱۰ ژوئیه ۱۸۹۶ اولین پزشک زن ایتالیا شناخته شد.

در سال ۱۸۹۶ ماریا مونته سوری به عنوان نماینده ایتالیا به کنگره بین المللی حقوق زنان در برلین دعوت شد و با ایراد یک سخنرانی در مورد برابری دستمزد بین زنان و مردان، حضار را مسحور کرد.

پس از دریافت مدرک پزشکی، او به مدت دو سال در کلینیک روانپزشکی دانشگاه رم به عنوان مسئول مراقبت از کودکان معلول ذهنی مشغول به فعالیت شد.

چون بسیاری از بیمارستانها و مراکز بهداشتی حاضر به استخدام او نبودند ناچار شد سرپرستی یکی از مراکز کودکان معلول و بیمار را بپذیرد. او در حین کار در آن مرکز متوجه برنامه های آموزشی و تربیتی کودکان شد و دریافت که فرصت آزاد برای تجربه کردن به آنان داده نمی شود. چون علاقه داشت در این زمینه کاری انجام دهد به دانشگاه بازگشت و در رشته تعلیم و تربیت و جامعه شناسی تحصیل کرد و با الگوها و روش های آموزشی آشنا شد. سپس بجای برنامه های آموزشی موجود الگوی جدیدی برای بچه ها ارائه داد.

مونته سوری مراکزی را برای اجرای برنامه های خود تاسیس کرد که سبب شد دیدگاه هایش در سراسر کشور گسترش و مورد استقبال قرار گیرد اما چون دیدگاه های مونته سوری مبتنی بر آزادی بود دولت فاشیستی موسولینی به او اجازه فعالیت نداد و به اسپانیا تبعیدش کرد و مدارس او نیز بسته شد. دولت موسولینی بعدها با دعوت رسمی او را به کشور بازگرداند با این حال مونته سوری که تحمل حکومت فاشیستی را نداشت از ایتالیا گریخت. در سال های جنگ جهانی دوم به هلند و سپس به هند رفت و با افکار و اندیشه های صلح طلبانه گاندی آشنا شد. در سال های آخر عمر مدال افتخار یونسکو را به سبب خدمات خود به آموزش دریافت کرد و در ۸۲ سالگی در کشور هلند درگذشت.

معرفی روش مونته سوری:

حدود نیم قرن پیش مربیان بزرگ تعلیم و تربیت مانند فروبل،پستالوزی،دکر دلیو  مونتهسوری که از پیشروان مکتب فعال درآموزشوپرورش محسوب می گردند شیوه کار مهدکودکان رامورد سوال قرار دادند زیر آنان برای کودکستان ها رسالتی بسیار مهمتر از سرگرم کردن کودکان قائل بودند.

این مربیان با تاکید بر اهمیت دوران کودکی در شکل گیری شخصیت، با ارائه روشهای تربیتی مبتنی بر روانشناسی کودک،بزرگسالان را متوجه مسئولیت مهمی نمودند.یکی از این صاحب نظر ان که عقاید او بسیار مرهون ژانژاکروسو بود،خانم مونته سوری بود.
مونته سوری  در تعلیم و تربیت ،به عنوان یک آموزگار پژوهشگر ویکی مربی صاحب نظر از شهرتبالائی برخوردار است. نظریات او در تفکر رشدنگر از اهمیت بالایی برخورداراست . او از نخستین کسان یبود که مراحل حساس و بحران یرا رشد روانی شخص بررسی و بحث کرده است. و بالاخره در رابطه با فراگیری زبان روش ها یا بداعی جدید و مطلوب عرضه نمود.علاوه براین ها و نظرات ارزشمندی در مورد صلح جهانی و بازسازی تعلیم و تربیت ارائه مود که مورد توجه جهانیان قرار دارد.

ماریا مونته سوری معتقد بود که:

۱-ساختارهای شخصیت کودک قبل از دوران دبستان شکل می گیرد و این ساختار بدون شک بر رفتار، نگرشها، ارتباط او با خود و دیگران بر سرنوشت تحصیل و زندگی بزرگسالی او تاثیر عمده ای خواهد داشت.

مراحل رشد کودکان شامل مراحل حساس و بحرانی است که در عمل، در هر دوره، با کودک متفاوتی روبرو هستیم و در آموزش باید به این مراحل و ویژگی های هر دوره توجه نمود، که در مرحله تولد تا هفت سالگی به ترتیب، مراحل حساس تاکید بر نظم، پرداختن به جزئیات، بکارگیری دستها، راه رفتن، فراگیری زبان، و …………. دیده می شود.مونته سوری در بیان شرایط این مرحله می گوید:

“همه این فراگیری ها خودبخودی است و بدون معلم انجام می شوند و در سنین قبل از هفت سالگی انجام میشود و وقتی که کودک همه کارها را به تنهایی انجام داده است، ما تازه آن موقع او را به مدرسه میفرستیم و به عنوان یک کار بزرگ سعی میکنیم به او الفبا بیاموزیم! همچنین ما گستاخی را روی عیوب و کاستی های کودک متمرکز می کنیم که در مقابل توانایی های او بسیار ناچیزند.

همچنین معتقد است بر حسب اینکه محیط زندگی کودک دارای تمدنی ساده یا پیچیده باشد، تار ذهنی او(ذهن کودک را به شبکه تار عنکبوتی تشبیه نموده که در پی شکار لحظه ها و درک پدیده ها دام گسترده است.) کوچکتر یا بزرگتر خواهد بود و به او امکان رسیدن به هدفهای کمتر یا بیشتر و بزرگتر را می دهد و لذا بر غنی سازی محیط تاکید می نماید.

عملا، این مرحله، فعالیتهای موسوم به “تمرینات زندگی روزمره” را شامل می شود، و با کنار زدن حد و حدود طفولیت، رو به سوی استقلال و خودکفایی میرود.

لذا در این مرحله تمرینات بردباری، دقت و تکرار اهمیت فراوانی دارند. کودکان باید معلم ما باشند.

نباید به کودکان به عنوان موجودات ضعیف و بی دفاعی نگریست که نیازهایشان تنها حمایت شدن و کمک گرفتن از دیگران است، بلکه آنها موجوداتی الهی­اند که از لحظه­ی تولد دارای زندگی پرجنب و جوشی از نظر روحی هستند و به­ وسیله فطرت هوشمندی هدایت می شوند که به آنها توانایی ساختن شخصیت انسانی را می­دهد. از آنجا که این کودکان، بزرگسالان آینده هستند ما باید آنها را به ­عنوان شکل­ دهنده ی اصلی بشریت بپذیریم. بزرگ­ترین راز پیدایش ما در درون کودک نهفته است و آنچه انسان را به کمال می­ر­ساند در درون او متجلی است.

کودکان معلمان ما هستند. اما با درنظرگرفتن کودک به­عنوان موجودی بی­اراده و بدون رهنمونهای درونی، بزرگسالان او را مجبور به تسلیم شدن درمقابل خواسته­ های خود می کنند.

بنابراین، بزرگ­ترها تمایلات طبیعی و حساس کودک را سرکوب می­سازند و در درون او مخالفت­ها و مقاومت­های سرسختانه­ای را بیدار می­کنند که به انحطاط و بیماری­های روانی منجر می­شود.

۲-در آموزش ، اشیاء بهترین مربیان هستند ،

ماریا معتقد بود اشیائی که حواس کودکان را تحریک می کند و به آنان امکان فعالیت جسمانی می دهد،بسیار میتوانند اثربخش باشند .او ابتدا مهره هایی برای به نخ کشیدن،تکه پارچه هائی برای دوختن دگمه، وصل کردن مهره ها و به بند کشیدن آنها ،و در مرحله بعد که احساس کرد کارش نتیجه مناسبی داده است، حروف الفبا را با قطعات چوبی ساخت و با این روش خواندن و نوشتن را به بسیاری از کودکان آموخت.

۳-یکی از نکات مهم در رشد حرکات ریتمیک است که باعث پرورش و رشد جسمانی کودک می شود.

۴-کودکان باید راه خود را مستقیما پیدا کنند.

کودک باید در فرآیند آموزشی خود عامل فعالی باشد یا باید او به عنوان یک عامل فعال در فرآیند آموزشی خود نگاه کرد. کودک کسی نیست که فقط در معرض اتفاقات قرار گیرد، بلکه کسی است که باید به وسیله اراده اش اتفاقات را به وجود آورد. به همین خاطر ما باید دائما ساختمان دائما ساختمان تجربه مداومی را پی ریزی کنیم، چون کودک در هر لحظه ممکن است حرکت متفاوتی را انجام دهد. پس روش آموزش به خود کودک بستگی دارد.

۵- مونته سوری نسبت به خیال پردازی و تخیل کودکان حسی بدبینانه و انتقادآمیز داشت، و با اینکه معتقد به رعایت تمایلات طبیعی در رشد کودک بود، خیال پردازی را رد میکرد و معتقد بود کودک عاشق این است که در عوالم سحرآمیز غیر واقعی سرگردان شود اما با این کار او ارتباط خود را با دنیای واقعی از دست میدهد و داستانهای خیالی مانند جن و پری و بابانوئل تنها او را به ساده لوحی تشویق میکند چون برخوردی غیر فعالانه دارد و فقط دریافت کننده است، قدرت تشخیص و داوری در او پرورش نمی یابد، در حالی که به این دو نیاز دارد. اگر بخواهیم تخیل خلاق را در کودک پرورش دهیم، باید قدرت مشاهده و تشخیص او را در دنیای واقعی پرورش دهیم.

۶- اعتقاد به اصل یادگیری از طریق فعالیت یادگیرنده.

اگر از کودک مدرسه مونته سوری بپرسند:

خواندن را از که آموختی؟ پاسخ خواهیم شنید:

“از هیچ کس، من فقط کتاب را می خوانم تا ببینم آیا میتوانم آن را بخوانم.”

۷-“آموزش برای صلح” با هدف برقراری صلح پایدار

۸- بازسازی اجتماعی و صلح با هدف آزادی و اتحاد جوامع بشری

روش مونته سوری در دسته بندی کلی شامل پنج گروه مهارتی می باشد:

١- مهارتهای زندگی: زندگانی عملی
تجربه‌های زندگی عملی به کودک مراقبت از خود، دیگران و میحط را می فهماند. فعالیت ها شامل عملیاتی است که کودکان به عنوان بخشی از زندگی روزانه در خانه انجام می دهند.

مانند: شست و شو، اتو کردن، ظرف شویی، تزیین گل ها و غیره.
عناصر و عواملی که سبب آمیزش بشر با دیگران می شود، با مهربانی و فروتنی معرفی شده و به وسیله ی همین فعالیت ها کودکان هم کاری جسمانی را گسترش می دهند و قادر به حرکت می شوند. بدین ترتیب آن ها به کاوش محیط می پردازند. کودکان فعالیت ها را از آغاز تا پایان آموخته و پیگیری و اراده ی خود را در کار گسترش می دهند. برای مثال در این مهارتهاکودک می آموزد چگونه بند کفش هایش را ببندد، کتش را بپوشد، پیش غذایش را آماده کند و بخورد و بدون کمک دیگران به دستشویی برود و بدون ریخت و پاش خودش را تمیز کند.
۲-مهارتهای حسی:
مواد و اجسام حسی به عنوان ابزاری برای پیشرفت محسوب می‌شود. کودک انشناختی ادراک سودمندی را دنبال می‌کنند و نظمو دستهبندی ادراک را می آموزند. آنها این اتفاق را بوسیله لمس کردن، دیدن، بوییدن، چشیدن، شنیدن، و جست و جوی استعدادهای خاص فیزیکی محیط انجام می دهند که به وسیله مواد و اجسام طراحی شده خاص قابل انجام است.

تمرکز هر حس، کودکان را به آموختن وامی دارد. برای مثال یک کودک برگهای ریخته شده را مطالعه می کند و احساس می کند.

۳- زبان آموزی:

زبان مسئله حیاتی بشر است. محیط مونته سوری فرصتهای خوبی را برای زبان شناسی جامع و غنی آماده کرده است. زمانی که کودکان وارد کلاس می شوند، به آنان به وسیله ساده ترین راه ممکن، شانس غنی سازی که در دوران کوتاه زندگی شان آموخته اند، داده می شود. این آموزش با ظرافت و زیبایی خاص خود انجام می گیرد.آن ها در این روش با توجه به استعدادهای خاص خود در آموختن، به کشف و جست و جو می پردازند. نوشتن را در صورتی که خسته کننده نباشد، می آموزند. نتیجه این کار خواندن است. کودکان هرگز روزی را که نمی توانستند  بخوانند وبنویسند، به خاطر نمی آورند. کودکان تشویق می شوند افکار خود را به شکل شفاهی بیان کنند. آن ها می آموزند حرف ها را با نشانه گذاری از هم تمیز دهند و به همین شیوه در خواندن، هجا کردن قواعد و مهارتهای خوشنویسی پیشرفت می کنند.

۴- فرهنگ

علومی چون تاریخ، زیست شناسی، گیاه شناسی، جانورشناسی، هنر و موسیقی، جغرافیبه عنوان گسترش دهنده فعالیتهای زبانی و حسی کاربرد دارند. کودکان درباره دیگر فرهنگ های گذشته و حال مطالعه می کنند. این موضوع به آن ها احترام به خود و عشق به محیط را می آموزد. آنها حس همکاری و انسجام با خانواده بشری جهان و سرزمین را خلق می کنند. تجربه ها در طبیعت همرا با مواد موجود در آن، احترام به زندگی را برمی انگیزد. تاریخ برای کودکان به وسیله هنر و موسیقی قابل تداعی است.

۵-ریاضیات:

قوانین ریاضی به یادگیری کودک و درک مفاهیم ریاضیات به وسیله کار با مواد واقعی و پیوسته کمک می کند. این کار کودک را برای پی ریزی محکم قوانین بنیانی ریاضی آماده می کند.

 

” تفاوت روش سنتی و روش مونته سوری”
آموزش سنتی
۱- تاکید بر دانسته‌ها و توسعه‌ی اجتماعی.
۲-غالب و فعال بودن معلم، تابع بودن کودکان.
۳-ایجاد انضباط اجباری و از طریق انگیزه های بیرونی اتفاق می‌افتد.
۴-آموزش فردی و گروهی هماهنگ با آموزشهای بزرگ ترها انجام می شود.
۵-گروه‌ها حسی هستند.
۶-بسیاری از آموزش‌ها به وسیله ی معلم و بدون تشویق به همکاری شکل می گیرد.
۷-انتخاب دوره های تحصیلی برای کودکان با توجه بسیار کم به توانایی و حضور کودکان.
۸-کودک به وسیله ی معلم راهنمایی شده و ایده می گیرد.
۹-کودکان فرصت محدودی برای کار ویژه ای که به آن ها سپرده می شود دارند.
۱۰-گام های آموزشی به وسیله ی گروه ها و یا معلم هماهنگ می شوند.

۱۱-اگر کلیات کار درست باشد، نکته های اشتباه به وسیله ی معلم مناسب سازی می شود.
۱۲-آموزش تقویت برونی توسط عادت بازگویی و تشویق و تنبیه شکل می گیرد.
۱۳-برای گسترش حواس ابزار محدود وجود دارد.
۱۴-تاکید کمی بر روی مراقبت از خود و بهداشت.
۱۵-کودکان برای خود وکیل یا نماینده انتخاب می کنند و تشویق می شوند بر جای خود بنشینند و در جلسه های گروهی تنها شونده باشند.

۱۶-حضور والدین نه بر اساس شرکت در پروسه آموزشی است، بلکه براساس قاعده های تعیین شده عمل می کند.

آموزش مونته سوری:

۱-تاکید بر داشته های علمی، پایه ها و توسعه اجتماعی است.

۲-نقش معلم است. کودکان در آموزش فعال و شریک هستند.

۳-محیط و روش، مشوق انضباط درونی است.

۴-آموزش فردی و گروهی، هماهنگ با تمایلات هر دانش آموز و متناسب با روش ها انجام می شود.

۵- گروههای متفاوت سنی با هم حضور دارند.

۶-کودکان به آموزش و همکاری و کمک به یکدیگر تشویق می شوند.

۷-انتخاب کار به وسیله خود کودکان با توجه به توانایی و حضور کودکان.

۸-استفاده از عقیده های خود کودکان برای استفاده از ابزار آموزشی.

۹- کودکان به اندازه ای کار می کنند که پروژه انتخابی آنها لازم دارد.

۱۰-کودک، گام های آموزشی را با اطلاعات درونی خود هماهنگ می کند.

۱۱- کودکان به نقاط ضعف خود با بررسی مجدد ابزار پی می برند.

۱۲-آموزش تقویت درونی کودکان به وسیله گفت و گو درباره فعالیت ها و احساسات درونی خویش(خودتشویقی) شکل می گیرد.

۱۳-برای گسترش حواس ابزارهای چندلایه وجود دارد.

۱۴-سازمان دهی برنامه برای مراقبت از خود و بهداشت شخصی و عمومی

۱۵-کودکان می توانند در جای مناسب کار کنند، به اطراف حرکت کنند، در صورت لزوم صحبت کنند، در کارهای گروهی نظر بدهند و در انضباط و اداره کلاس همکاری کنند.

۱۶-سازماندهی برنامه والدین برای تفهیم فلسفه مونته سوری و شرکت آنها در پروسه آموزش انجام می شود.

دیدگاه خود را بنویسید

مطالب مرتبط